درباره آشنایی با امام زمان علیه السلام

ولایت فقیه

گامی در شناخت ولایت فقیه

"ولایت فقیه به چه معناست؟"

الف)فقیه کیست؟

مقصود از فقیه در بحث ولایت فقیه، مجتهد جامع‏الشرایط است نه هر کس که فقه خوانده باشد. فقیه جامع‏الشرایط باید سه ویژگى داشته باشد;«اجتهاد مطلق‏»، «عدالت مطلق‏»، و «قدرت مدیریت و استعداد رهبرى‏».


ب)ولایت یعنی چه؟

ولایت‏ واژه‏اى عربى است که از کلمه «ولی» گرفته شده است. «ولى‏» در لغت‏عرب، به معناى آمدن چیزى است در پى چیز دیگر; بدون آنکه فاصله‏اى در میان آن دو باشد که لازمه چنین توانى و ترتیبى، قرب و نزدیکى آن دو به یکدیگر است. از اینرو، این واژه با هیئت‏هاى مختلف(به فتح و کسر) درمعانى «حب و دوستى‏»، «نصرت و یارى‏»، «متابعت و پیروى‏»، و «سرپرستى‏»استعمال شده که وجه مشترک همه این معانى همان قرب معنوى است.

مقصود از واژه «ولایت‏» در بحث ولایت فقیه، آخرین معناى مذکور یعنى «سرپرستى‏» است. ولایت‏به معناى سرپرستى، خود داراى اقسامى است .


ج)چرا ولایت فقیه لازم است؟ آیا ولایت فقیه مشروعیت دارد؟

۱- عمل پیامبر در تشکیل حکومت : یعنی این که ما چون پیرو پیامبر هستیم بنابر این باید حکومتی را که ایشان به خاطر سعادت مسلمین تشکیل داده بودند دوباره احیاء و زنده کنیم تا مسلمین به سعادت و خوشبختی مد نظر پیامبر برسند .
2- ضرورت استمرار اجرای احکام الهی که فقط در زمان پیامبر ضرورت ندارد بلکه برای همیشه است .

3- ماهیت و کیفیت قوانین اسلام طوری است که بدون حکومت قابل اجرا نیست. مثل احکام دفاعی و احکام مالی و بخصوص احکام کیفری و حقوقی .

4- لزوم وحدت مسلمانان و تشکیل امت واحده .

5- لزوم نجات مردم مظلوم و محروم .

ما با توجه به این پنج مورد مذکور به ضرورت حکومت اسلامی پی می‎بریم و در نهایت به این نتیجه می‎رسیم که چون ما مسلمان هستیم و معتقد به پیامبری حضرت محمد صلی الله علیه و آله و امامت دوازده معصوم علیهم السلام هستیم باید حکومتی که بر ما حاکم است اسلامی باشد .هنگامی که پذیرفتیم حکومت ضرورت دارد و اساسش به این است که دستوری از مقامی صادر شود و دیگران به آن عمل کنند، قوام حکومت به شخص یا گروهی است که «حاکم»است و همینطور به انسان‎هایی است که باید دستورات شخص یا حاکم را بپذیرند و بدان عمل کنند .


د) آیا مردم از هر دستوری باید اطاعت کنند؟ آیا هر شخص یا گروهی حق دارد و می‎تواند دستور بدهد؟

در طول تاریخ کسانی بوده‎اند که با زور بر مردم تسلط یافته و بر آنان حکمفرمایی کرده‎اند، ولی شایستگی فرمانروایی را نداشته‎اند، در مقابل گاهی فرد یا افراد شایسته‎ای بودند که مردم می‎بایست از آنان اطاعت کنند .

با توجه به نکته فوق می‎توان گفت منظور از «مشروعیت» این است که کسی حق حاکمیت و در دست گرفتن قدرت و حکومت را داشته باشد، و مردم وظیفه خواهند داشت از آن حاکم اطاعت کنند.

هر چه پشتیبانی اکثریت مردم از رهبران و سردمداران نظام‎های سیاسی کشورها بیشتر باشد، عمر آن نظام‎ها بیشتر و نیاز آنها برای به کارگیری جبر و فشار جهت اجرای تصمیمات کمتر می‎گردد.

چنین فرمانبری داوطلبانه و پذیرش آگاهانه مردم از تصمیمات قدرت سیاسی حاکم را در اصطلاح سیاسی «مشروعیت» و یا بر حق بودن و یا حقانیت می‎نامند .


اما ما بر این تعریف انتقادی داریم که در ذیل بدان اشاره خواهیم کرد :


به نظر می‎رسد که این تعریف از مشروعیت که همان ارزشمندی نظام است به تعریف مقبولیت نزدیک تر است تا به مشروعیت. و سوالی که اینجا مطرح می‎شود این است که شاید این تعریف برای غربی‎ها تعریف صحیح و درستی باشد. چرا که اساساً آنها سیاست را از دیانت جدا می‎دانند و لذا اصلاً هیچ ارتباطی بین دین و حکومت و خدا نمی‎بینند و اگر چنین تعریفی از مشروعیت بکنند بعید نیست اما افرادی که معتقد هستند که دیانت ما عین سیاست ماست و یا لااقل این که سیاست ما در دیانت ماست؛ نمی‎توانند چنین تعریفی را قبول کنند برای این که ما در دین اسلام و همچنین عقلاً معتقد به این هستیم که حاکمیت مطلق از آن خداست برای این که ما آفریده او هستیم و کسی غیر از خداوند حق حاکمیت بر منِ فرد و انسان را ندارد و عقل نیز این را قبول می‎کند.

 لکن بعد می‎بینیم که خداوند این حق حاکمیت خود را تفویض کرده مثل حضرت داود و تعدادی دیگر از ائمه اطهار (علیهم السلام) که اینها بر روی زمین حکومت می‎کنند و همچنین این حق حاکمیت را به پیامبر خاتم یعنی حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) می‎دهد که بر مردم حکومت کند و بعد از پیامبر نیز چون باز ملت نیاز به رهبر و حکومت داشتند خداوند به پیامبر دستور داد که حضرت علی علیه السلام را به عنوان حاکم خداوند بر روی زمین انتخاب کند و حضرت نیز چنین کردند. هر چند که اینجا مسلمانان دو فرقه شدند و نظریه‎های مختلفی مطرح می‎شود.

تا این که دوازدهمین امام معصوم ما غایب می‎شوند و عصر غیبت شروع می‎شود اینجا است که می‎بینیم با توجه به آیات و روایات و بحث‎های استدلالی ائمه از طرف خداوند فقهای واجد الشرایط را حاکم بر مردم قرار داده‎اند و همانطوری که امام صادق(علیه السلام) می‎فرماید: (فأنّی قَد جَعَلتُهُ عَلَیکُم حاکماً).

پس نتیجه این که می‎بینیم اصلاً
در مشروعیت حاکمان مردم هیچ نقشی ندارند و ملاک مشروعیت یک نظام و حکومت نیز خواست مردم نیست .

حاکمیت مطلق از آن خداوند متعال است و این اوست که افرادی را برای مردم به عنوان حاکم انتخاب می‎کنم و نصب می‎کند و این نصب خداوند نیز به دو طریق انجام می‎گیرد.

افرادی را به طور مستقیم و با نام به عنوان حاکم قرار می‎دهد مثل حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و حضرت علی (علیه السلام) و سایر ائمه که به این نصب خاص می‎گویند.

اما افرادی را با داشتن شرایط خاصی به عنوان حاکم انتخاب می‎کند که به این نصب عام می‎گویند ما می‎بینیم که علی علیه السلام 25 سال خانه‎نشین شده‎اند . آیا باید بگوئیم که حضرت علی(علیه‎السلام) مشروعیت برای تشکیل حکومت نداشتند در حالی که می‎بینیم این طور نیست بلکه حضرت علی (علیه السلام) مشروعیت داشتند چون این مشروعیت را خداوند داده بود و ربطی به مردم نداشت بلکه ایشان مقبولیت نداشتند و زمانی هم که مقبولیت پیدا کردند اقدام به تشکیل حکومت کردند .

در مورد ولایت فقیه بحث این چنین است که مشروعیت ولی فقیه الهی است و انتخاب و انتصاب آن در اختیارات مردم نیست و از طریق نصب عام، حق حاکمیت پیدا کرده است.

پس در نهایت می‎توان در تعریف مشروعیت از دیدگاه یک مذهبی به نام مذهب شیعه چنین گفت مشروعیت یعنی داشتن حق حاکمیت بر مردم از جانب خداوند (حقانیت) و یا این که داشتن حق قانونی از جانب خداوند(قانونیت). نتیجه این که
مشروعیت ولی فقیه یعنی این که حقانیت و قانونیت ولی فقیه از جانب خداوند برای تشکیل حکومت و حاکم شدن، که در این مشروعیت مردم هیچ محلی از اعراب ندارند.


ه)نقش مردم در قضیه مشروعیت ولایت فقیه چیست؟

نقش مردم فعلیت بخشیدن و یا این که عینیت بخشیدن به این مشروعیت الهی است . پس پیامبران و ائمه ولی فقیه این مشروعیت و این حاکمیت را دارند اما فقط زمانی اینها عینیت پیدا می‎کند که مردم بخواهند به مشروعیت اینها عینیت و فعلیت ببخشند.

ما در اسلام و قرآن دو نوع حکومت داریم. حکومت بر حق (خدا) و حکومت طاغوت فلذا حکومتی که مشروعیت الهی نداشته باشد یعنی از جانب خدا برای تشکیل حکومت اجازه نداشته باشد و تشکیل حکومت بدهد حکومت طاغوت است و هر چند که این فرد عالی‎ترین و آگاه‎ترین فرد روی زمین باشد لکن حکومتی مشروع است از دیدگاه اسلام که مشروعیت الهی داشته باشد.

http://valiehfaghih.blogfa.com/post-7.aspx

۹۷/۰۲/۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
علیرضا قلیزاده

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی